بیشتر بدانیم - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی
* جشن خردادگان
تقویم در ایران باستان
در ایران باستان تقویمها و گاهشماریهای مختلفی رایج بوده است. برای مثال در زمان ساسانیان دو نوع تقویم معمول بود. یکی از آنها سال عرفی (سال سیار) یا همان گاهشماری اوستایی نو بود. بر طبق این گاهشماری هر سال از 12 ماه و هر ماه کامل از ۳۰ روز شکل گرفته است. این ۳۰ روز، دارای ۳۰ نام مشخص و خاص خود است. اما 5 روز از کل سال باقی میماند.
این 5 روز پس از آخرین روز از ماه اسفند اضافه میشده که پنجه، پنجه دزدیده، خمسه مسترقه یا اندرگاه خوانده میشد. تقویم دیگر؛ تقویم سال ثابت یا گاهشماری بهیزکی بود که در این گاه شماری کبیسه، هر ۱۲۰ سال یک بار حساب میشد و نوروز و سال شمسی در هر ۱۲۰ سال ثابت میماند و هیچگاه آغاز سال بیشتر از 30 روز جلو نمیافتاد و اغلب تا جای ممکن تلاش میکردند که شروع سال جدید را در محل نجومی خودش نگه دارند.
خرداد روز یا جشن خردادگان چیست؟
در گاه شماری ایران باستان، هر روز و هر ماه نام مختص خودش را داشته است. در این تقویم نام ماهها به نام ایزدان زرتشتی بود. در این گاه شماری اسامی دوازدهگانه ماهها با نام 12 روز، مشترک میشد. برای مثل فروردین نام اولین ماه سال و آغاز بهار است در حالی که روز نوزدهم هر ماه از سال نیز فروردین نامیده میشد. یا اردیبهشت، دومین ماه از سال و سومین روز از هر ماه بهشمار میرفته است. بنابراین هر وقت نام روز و نام ماه منطبق میشد، آن روز را جشن میگرفتند. از این منظر 12 جشن در سال که آنها را جشنهای ماهانه مینامیدند، پدید آمد.
یکی از این جشنها خردادگان است که از انطباق خردادروز که روز ششم از هر ماه بوده است با ماه سوم از سال (یعنی خرداد) شکل میگرفت. به عبارت بهتر جشن خردادگان در ایران باستان در روز ششم خرداد جشن گرفته میشده است. خرداد در اندیشه زرتشتی نماد نگهبانی از آب، گیاه، سرسبزی و شادابی است. از این رو به دلیل اهمیتی که خرداد در در میان زرتشتیان داشته است این روز را جشن میگرفتند.
بیشتر بخوانید: جشنواره انار
علت نامگذاری خرداد روز
در گاهشماری ایران باستان، روز ششم هر ماه شمسی و ماه سوم هر سال خورشیدی، به نام خرداد است. به عبارت دیگر روز سوم از هر ماه را خردادروز مینامیدند. یکی از مهمترین خردادروزها، نوروز بزرگ یا خردادروز فروردین است که نام ششمین روز از فروردین ماه در ایران باستان بوده است.
خرداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به معنی رسایی و کمال بوده است. علت نامگذاری خرداد روز به خردادامشاسپند برمیگردد که در آئین زرتشتی موکل بر آب است و این روز برای گرامیداشت او نامگذاری شده است.
سادهتر اگر بگوییم جشن خردادگان به پاسداشتِ مفهوم آب و آبادانی برگزار میشده است. این روز در میان جشنها و مراسمهای بسیار در ایران باستان به ویژه در دوران ساسانیان از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار بوده است. کلمه جشن از ریشه اوستایی «یسن» به معنی ستایش و پرستش است که به خوبی ماهیت و دلیل جشن های زرتشتی را نشان میدهد.
رسالههای متعددی وجود دارد که در ایران باستان خیلی از حوادث مهم تاریخ در چنین روزی اتفاق افتاده است. از اهمیت دیگر خردادروز این است که در سنت زرتشیان ذکر شده و زرتشتیان به آن باور دارند که میلاد زرتشت در چنین روزی بوده است.
الهه خرداد در اوستا
الهه خرداد یا امشاسپند بانویی است که در آئین زرتشتی، نگهداری از آبها در این جهان بر عهده اوست و انسآنها را در غلبه بر تشنگی یاری میرساند. به همین دلیل در سنت زرتشتی، در هنگام نوشیدن آب از این الهه به نیکی یاد میکنند. در گاتها، از خرداد و امرداد همیشه در کنار همدیگر یاد میشود. در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آبها و گیاهان هستند که به یاری مردم میآیند. در نتیجه تلاش این دو مردم تشنگی و گرسنگی را شکست میدهند.
در یسنا، آمده است که اهورامزدا رسایی خرداد و جاودانگی امرداد را به شخصی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی باشد. در اوستا نیز چهارمین یشت از یشتهای بیستویکگانه اوستا، درباره ستایش و نیایش امشاسپند بانوی خرداد است که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآوری میشود که «…یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خرداد را برای مردمان اشون بیافریدم…» در بندهش نیز درباره خرداد آمدهاست: «…ششم از مینویان، خرداد است؛ او از آفرینش گیتی آب را به خویش پذیرفت..»، «…خرداد سرور سالها و ماهها و روزهاست، که او سرور همه است. هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست…»
آیینهای باستانی جشن خردادگان
یکی از مهمترین آیینهای خردادروز که در جشن خردادگان پُررنگتر از همیشه میشود، رفتن به سرچشمه آبها یا کنار دریاها و رودها، شستشو در آب و خواندن دعاها و نیایشهای ویژه این روز همراه با شادی در کنار خانواده و دوستان بودهاست.
در این جشن مردم به سرچشمهها، چمنزارها، کنار رودها و رودخانهها میرفتند، تن شویی و شادی کرده و مراسم جشن خود را برگزار میکردند و در کنار این مراسمات نیز دعاها و نیایشهای خاص خود را هم در آتشکدههایی که داشتند انجام میدادند.
نمونهای از سنتهای رایج در این روز را از زبان دستور داراب پالن، موبد بزرگ پارسی در کتاب فرضیات نامه برداشت میشود که از آیینهای ویژه خرداد روز به شستن تن در آب و نو کردن کاریزها و کندن چاه اشاره میکند. در متن پهلوی به نام اندرز انوشهروان آذرپاد مهر اسپندان نیز یادآوری شده که «در خرداد روز جوی کن». یعنی اهمیت آب در این روز دو چندان است.
در این روز توجه ویژهای به نگهداری و نوسازی چاهها، قناتها و سرچشمهها میشده و از این رو که این منابع و سرچشمهها امکان زندگی را در کره زمین برای اهالی آن فراهم میکنند این آئین و جشن اهمیت ویژه دارد.
از رسوم دیگر در جشن خردادگان، هدیه دادن گل نیلوفر و یاس به دوستان و نزدیکان بوده است. زیرا که در متون کهن ایران باستان از این گلها و گل سوسن، به عنوان سمبل خرداد نام برده شده است.
در گاتهای اوستا آمده که «هر گلی از آنِ امشاسپندی است و … سوسن خرداد را». از همین رو بهترین نماد در برگزاری جشن خردادگان، گل سوسن است. معروفترین نمونههای گل سوسن هم سوسن سپید یا سوسن آزاد است. این گل نماد پاکی و لطافت بوده و در متون پهلوی نیز بوی گل سوسن سپید، تمثیلی از «بوی دوستی» توصیف شده است.
جشن خردادگان 1403 چه روزی است؟
از آنچه گفته شد پیداست که روز ششم خرداد، انطباق خردادروز با ماه خرداد بوده و جشن خردادگان است. برای سال 1403 نیز ششم خردادماه موقع گرامی داشت آئین کهن ایرانیان و جشن خردادگان به حساب میآید. در این روز با حضور در سرچشمهها و رودخانهها و ساحل دریا و حضور در جمع نزدیکان و اهدای گل سوسن و نیلوفر به آنان میتوان این سنت کهن پیشینیان را گرامی داشت.
سخن پایانی
در ایران باستان، برگزاری جشنها و آئینها از اهمیت زیادی برخوردار بودهاند. مردم ایران باستان، به آئین زرتشتی معتقد بودند که مهمترین اصول و ارکان آن نکوهش پلیدی و بدی و پاسداشت نیکی است. از همین رو مردم ایران باستان جشنهای زیادی در نکوداشت نیکی و به منظور برقراری اتحاد و همدلی برگزار میکردند.
* شیخ صدوق
محمّد بن علی بن حسین بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق، فقیه، محدّث، رجالی، و از علمای برجسته شیعه در سده چهارم هجری است. در زمان نیابت حسین بن روح نوبختی، به دعای امام عصر(ع) در شهر قم به دنیا آمد و تا سال ۳۳۹ ق ساکن قم بود و بیشترین بهره علمی را از مدرسه قم و استادان قمی برد؛ سپس با سفر به نقاط مختلف بلاد اسلامی آن زمان، از محدّثان شیعه و سنّی، بهره ها گرفت. تا اینکه در شهر ری رحل اقامت افکند و تا پایان عمر در همان شهر ماند.
شیخ صدوق، کتاب من لا یحضره الفقیه را نگاشت که یکی از کتب چهارگانه شیعه است. همچنین توانست کتاب های مختلف و متنوّعی در موضوعات گوناگون فقه، کلام، تفسیر، تاریخ، سیره، دعا و زیارات، به نگارش در آورد، به گونه ای که شمار تصنیفات وی را بالغ بر سیصد عنوان کتاب کوچک و بزرگ دانسته اند. هم اینک تنها شمار اندکی از کتاب های وی به دست ما رسیده که جزﺀ منابع اوّلیه شیعه به شمار می آید.
کتاب من لا یحضره الفقیه در چاپ جدید، در چهار جلد، حدود ۶ هزار روایت در فروعات فقهی را در خود جای داده است. شیخ صدوق، در پایان کتاب، راویانی را که از آنان روایت کرده یادآور شده است، و طریق سند خود به آنها را بیان کرده که اصطلاحاً «المشیخة» نامیده می شود.
بر این کتاب، پژوهش ها و شرح ها و حاشیه های فراوانی نگاشته شده که از جمله آن هاست: روضة المتّقین، و اللّوامع القدسیة یا لوامع صاحبقرانی هر دو تألیف مجلسی اوّل. شرح های دیگری نیز بر کتاب من لا یحضره الفقیه نگاشته شده اند. برخی به جای شرح، به حاشیه نویسی بر آن، اکتفا کرده اند.
از جمله کتاب های دیگر شیخ صدوق، عبارت است از: کمال الدین و تمام النعمة؛ معانی الأخبار؛ عیون أخبار الرضا(ع)؛ الخصال؛ الأمالی یا المجالس؛ علل الشرائع؛ التوحید؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال؛ صفات الشیعة؛ الاعتقادات؛ فضائل الأشهر الثلاثة؛ فضائل الشیعة؛ مصادفة الإخوان؛ المواعظ و الهدایة.
سرانجام سال ۳۸۱ ق در ۷۵ سالگی، در شهر ری، وفات یافت و در همان جا به خاک سپرده شد.
امام عصر(ع) در توقیعی شریف درباره او فرمود: «خداوند به وسیله او به مردم، بهره می رساند». (خبرگزاری بسیج)
* روز ملی خلیج فارس
دهم اردیبهشت در تاریخ ایران روز مهمی است. روزی که یادآور ازخودگذشتگیهای ملت سرافراز ایران و فرار اشغالگران متجاوز پرتغالی بعد از ۱۱۷ سال تسلط جابرانه بر سواحل جنوبی کشور (۲۱ آوریل ۱۶۲۲ میلادی) است. شاه عباس صفوی در این روز در سال ۱۶۲۱ میلادی توانست هرمز را از چنگ پرتغالیها درآورد.
روز ۱۰ اردیبهشت روز ملی خلیج فارس نام گذاری شده که سالروز اخراج پرتغالیها از تنگه هرمز و خلیج فارس است.
خلیج فارس چرا با اهمیت ترین نقطه است
خلیج فارس به لحاظ وسعت سومین خلیج بزرگ جهان است. از این رو به دلیل موقعیت جغرافیایی خود در طول تاریخ، همواره نامش بر سر زبانها بوده است و آن را با نام خلیج فارس یا دریای پارس میشناسند. قدیمی ترین اسناد موجود درباره خلیج فارس به کتابهای باقیمانده از یونان باستان بر میگردد.
یونانیها و مورخانشان در این کتابها با نام «پرسیکوس سینوس» که به معنی «خلیج فارس» است از این آبراهه یاد میکنند و تکرار همین نام باعث میشود که بسیاری از نقشههای باقیمانده از اروپاییان قرنها بعد نیز با همین نام از خلیج فارس یاد کنند.
بر اساس نوشتههای مورخان یونانی مانند هرودت (۴۸۴ – ۴۲۵ ق. م) کتزیاس (۴۴۵ – ۳۸۰ ق. م)، گزنفون (۴۳۰ – ۳۵۲ ق. م) استرابن (۶۳ ق. م – ۲۴ م) که پیش از میلاد مسیح میزیستهاند؛ یونانیان نخستین ملتی هستند که به این دریا نام «پرس» و به سرزمین ایران «پارسه»، «پرسای»، «پرسپولیس» یعنی شهر یا مملکت پارسیان دادهاند.
خلیجفارس در واقع محور ارتباط بین اروپا، آفریقا، آسیای جنوبی و جنوب شرقی است. از نظر راهبردی در منطقه خاورمیانه، به عنوان بزرگترین و مهمترین مرکز ارتباطی بین این سه قارهاست و بخشی از یک سیستم ارتباطی شامل اقیانوس اطلس، دریای مدیترانه، دریای سرخ و اقیانوس هند است. (خبرگزاری مهر)
نگاهی به رسم الخط فارسی همزه
علایم همزه
الف) اگر حرف پیش از آن مفتوح باشد، روی کرسیِ «ا» نوشته میشود، مگر آن که پس از آن مصوّت «ای»، «او» یا «ب» باشد که در این صورت روی کرسی «ی » نوشته میشود:
رأفت، تأسف، مأنوس، شأن و خلá ملá مبدá منشأ.
رئیس، لئیم، رئوف، مئونت، مطمئن، مشمئز.
ب) اگر حرفِ پیش از آن مضموم باشد، روی کرسی «و» نوشته میشود، مگر آن که پس از آن مصوّتِ «او» باشد که در این صورت روی کرسی «ی» نوشته میشود:
رۆیا، رۆسا، مۆسسه، مۆذّن، مۆثر، مۆانست، لۆلۆ، تلألۆ، شئون، رئوس.
ج) اگر حرفِ پیش از آن مکسور باشد، یا ساکن ولی در وسط کلمه قرار داشته باشد، روی کرسی «ی» نوشته میشود و هم چنین کلمات دخیل فرنگی همواره با کرسی «ی » نوشته میشوند:
لئام، رئالیست، سئول، نئون، مسئله، جرئت، هیئت، و در توأم استثنا است.
د) اگر حرفِ پیش از آن مکسور و در آخر کلمه باشد، روی کرسی (ی ) نوشته میشود: متلألیء.
ر) اگر حرفِ پیش از آن ساکن و یا یکی از مصوّتهای بلندِ «»، «او» یا «ای» بوده و در آخر کلمه نوشته شود، بدون کرسی نوشته میشود: جزء، سوء، شیء، بطء، سماء، ماء، املاء، انشاء.
س) در صورتی که همزه پایانی ماقبل ساکن (بدون کرسی) یا همزه پایانی ماقبل مفتوح (با کرسی «ا») و یا همزه پایانی ماقبل مضموم (با کرسی «و»)به یای وحدت یا نکره متصل شود، کرسی«ی» میگیرد و کرسی قبلی آن نیز حفظ شود:
جزئی، شیئی، منشائی، مائی، لۆلۆئی.
ص) اگر حرفِ پیش از آن مفتوح یا ساکن و پس از آن حرف «» باشد، به صورت ـآ و آ نوشته میشود:
مآخذ، لآلی، قرآن، مرآت. (تارنمای تبیان)
مریم میرزاخانی
پروفسور مریم میرزاخانی دانشمند ریاضیدان برجسته ایرانی و از ریاضیدانان برتر جهان، دانشآموخته دانشگاه هاروارد و استاد دانشگاه استنفورد بود. او نخستین دختر ایرانی است که در المپیادهای ریاضیات جهان برنده مدال طلا شد و دو سال متوالی به این مهم دست پیدا کرد؛ همچنین مریم بهعنوان نخستین دانشآموز ایرانی معرفی میشود که نمره کامل المپیاد را بهدست آورد. وی در سال ۱۹۹۹ میلادی از دانشگاه صنعتی شریف فارغالتحصیل شد، برای ادامه تحصیل به کشور آمریکا مهاجرت و مدرک دکتری خود را در سال ۲۰۰۴ از دانشگاه هاروارد دریافت کرد.
علاقه مریم میرزاخانی به ریاضیات از کودکی شکل گرفت و ذهن سیالش جایی میان تخیل و معما در نوسان بود؛ چنانچه خود در جایی گفته است:
بچه که بودم دوست داشتم نویسنده شوم. شاید برادرم بود که باعث علاقهمندی من به ریاضیات شد. او بود که یک روز با نقل هیجانانگیز داستان مربوط به حل یک معمای ریاضی مرا نسبت به ریاضیات به شوق آورد. هرچه بیشتر ریاضی را مطالعه کردم و به حل مسائل ریاضی پرداختم، بیشتر به شوق و هیجان آمدم.
مریم میرزاخانی در کودکی؛ منبع عکس: اقتصاد آنلاین
میگویند مریم برای حل مسائل سخت هندسه و ریاضی، نقوش و تصاویر بسیاری بر کاغذهای بزرگ رسم میکرد؛ بهطوری که آناهیتای کوچک فرزند مریم میرزاخانی، نام نقاشی را بر کارهای مادر میگذاشت. میرزاخانی در اندک مصاحبههایی که داشت از آینده دخترش اینگونه حرف میزند:
برای من فرق نمیکند بچهام ریاضیدان شود یا نشود؛ امیدوارم که او و کلا همه بچهها ریاضی را جدی بگیرند. دوست ندارم مثل افرادی شود که تا صحبت از ریاضیات میشود میگویند من از ریاضی هیچچیز نمیدانم. یعنی اصلا به خود امکان نمیدهند که به آن فکر کنند. البته در ایران خیلی اینطور نیست، ولی در آمریکا زیاد پیش میآید. ریاضی به درست فکر کردن کمک میکند. حتی یک پزشک یا کسی که کار دیگری هم میکند، اگر ریاضیاش قوی باشد میتواند جلوتر برود.
مریم میرزاخانی یکی از زنان پیشرو در علم ریاضیات به شمار میآید که به رغم عمر کوتاهش، خدمات بسیاری را به جامعه علمی ارائه داده و چندین قضیه مهم و لاینحل ریاضی را با ذهن جستجوگر و خلاق خود به سرانجام رسانده است. نبوغ و استعداد مثالزدنی او، جوایز متعددی را برای میرزاخانی به ارمغان آورد و بر شهرت جهانی و اعتبار علمی این دانشمند نخبه ایرانی افزود.
تصویر مریم میرزاخانی در کتاب زنان در علم؛ منبع عکس: کتاب مذکور
نشریه معتبر پاپیولار ساینس در آمریکا، مریم میرزاخانی را بهعنوان یکی از ۱۰ ذهن جوان برگزیده سال ۲۰۰۵ معرفی کرد؛ او از سوی مجله نیچر (Nature)، از ارزشمندترین مجلههای علمی جهان، نیز بهعنوان یکی از ۱۰ فرد مهم سال ۲۰۱۴ انتخاب شد. پروفسور میرزاخانی اولین زن ایرانی آمریکایی عضو آکادمی علوم آمریکا و اولین زن برنده مدال فیلدز است که مهمترین جایزه و به تعبیری بهعنوان جایزه نوبل ریاضیات از آن یاد میشود.
درخشش ستاره میرزاخانی در آسمان علمی جهان تا جایی است که در سال ۱۳۹۸ خورشیدی، نهاد زنان سازمان ملل، نام او را در میان هفت دانشمند زن تاثیرگذار دنیا معرفی کرد؛ زنانی که از آنها بهعنوان زنانی یاد میشود که جهان را تغییر دادند. ۲۲ اردیبهشت مصادف با ۱۲ مه روز تولد این دانشمند فرهیخته و ماندگار ایرانی را نیز در تقویم جهانی، با عنوان «روز جهانی زنان در ریاضیات» به ثبت رساندند.
تصویر مریم میرزاخانی در کتاب درسی کودکان آمریکا؛ منبع عکس: طرفداری
در کشورهای مختلف دنیا به عناوین مختلفی یاد و نام مریم میرزاخانی را گرامی میدارند؛ از آن جمله انتشار تصویری از او در کتابی با عنوان «زنان در علم، ۵۰ تن پیشگام نترس که دنیا را عوض کردند» در سال ۲۰۱۶ بود که برخی معتقدند طرح کارت پستالی است که در روز هشتم مارس و به مناسبت روز زن در کانادا به چاپ رسیده است. در کتاب درسی دانشآموزان آمریکایی نیز به جهت فرهنگسازی و آشنایی بیشتر کودکان، بخشی را به معرفی این نابغه ریاضی ایران و جهان اختصاص دادهاند.