چهره ماندگار - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی
آقای دکتر غلامعلی افروز
دکتر غلامعلی افروز
چهره ماندگار و استـاد ممتاز دانشگاه تهران
دکتر غلامعلی افروز در پنجم آذرماه ۱۳۲۹ در تهران متولد گردید. دوره ابتدایی را در دبستان اسفندیار و متوسطه را در دبیرستانهای ذوقی و دارالفنون به پایان رساند. مهرماه ۱۳۴۸ وارد دانشگاه تهران شد، تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته روانشناسی آغاز نمود و در بهمن ماه ۱۳۵۱ با احراز رتبه اول در این رشته فارغالتحصیل گردید. در اواخر سال ۱۳۵۲ با بورس تحصیلی دانشگاه تهران دوره کارشناسی ارشد و دکترای رشته روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی را در دانشگاه ایالتی میشیگان آمریکا (MSU) با کسب رتبه ممتاز به پایان رساند و بهعنوان نخستین فارغالتحصیل ایرانی در این رشته موفق به اخذ درجه دکتری گردید. وی در خردادماه ۱۳۵۷ به کشور بازگشت و همکاری خود را با دانشگاه تهران آغاز نمود. دکتر افروز در سال ۱۳۶۴ به مرتبه دانشیاری و در سال ۱۳۷۱ به مرتبه استادی دانشگاه تهران ارتقاء یافت.
در سال ۱۳۷۳ بهعنوان استاد نمونه دانشگاههای کشور معرفی شده و در سال ۱۳۷۴ نیز به لحاظ تلاش در تهیه هوشآزمای تهران ـاستنفرد ـ بینه (T.B.S) (به اتفاق آقای دکتر هومن) برنده جایزه جشنواره بینالمللی خوارزمی گردید. در سال ۱۳۸۵ بهعنوان چهره ماندگار روانشناسی ایران برگزیده شد.
دکتر افروز همچنین در سال ۲۰۰۷ میلادی بهخاطر فعالیتهای گسترده پژوهشی در قلمرو کودکان استثنایی (سندرم داون) جایزه ویژه سازمان بهداشت جهانی (WHO) را دریافت نمود.
ایشان در سال ۱۳۸۸ بهعنوان اولین استاد ممتاز دانشگاه تهران برگزیده شدند. تاکنون ۵۳ جلد کتاب از دکتر افروز منتشر گردیده و چندین جلد از کتابهای ایشان نیز به زبانهای انگلیسی، عربی و اردو در کشورهای مختلف انتشار یافته است.
از دکتر افروز بیش از سیصد مقاله علمی و فرهنگی در زمینههای روانشناسی و تعلیم و تربیت منتشر شده است. وی از بدو پیروزی انقلاب اسلامی ایران تاکنون در حدود ۱۰۰۰ برنامه رادیویی و تلویزیونی حضور فعّال و اثربخش داشتهاند.
ایشان در دهها کنفرانس بینالمللی با سخنرانی و ارائه مقاله حضور فعال داشته و در چندین انجمن علمی در سطوح ملی و بینالمللی عضویت دارد.
دکتر افروز از بدو پیروزی انقلاب اسلامی مسؤولیتهای مختلفی از جمله ریاست سازمان ملی استعدادهای درخشان، قائم مقامی وزیر آموزش و پرورش در سازمان مرکزی اولیا و مربیان،مؤسس و اولین رییس سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور و ریاست دانشگاه تهران را عهدهدار بودهاند. همچنین برای دو دوره چهارساله ریاست سازمان نظام روانشناسی و مشاوره جمهوری اسلامی ایران را عهدهدار بودند.
در حال حاضر دکتر افروز علاوه بر فعالیت های مستمر دانشگاهی رئیس اندیشکده خانواده در مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت بوده و ریاست کرسی نظریه پردازی علوم رفتاری شورای انقلاب فرهنگی را نیز بر عهده دارند.
در زمستان ۱۳۹۳ به عنوان پژوهشگر برتر شانزدهمین جشنواره ابن سینا شناخته شد.
– فارغ التحصیل رشته روانشناسی دانشگاه تهران با احراز رتبه اول – بهمن۱۳۵۱-، فارغ التحصیل ممتاز ارشد و دکتری دانشگاه میشگان، اردیبهشت ۱۳۵۷
– اولین استاد ممتاز دانشگاههای کشور
– چهره ماندگار عرصه روانشناسی ایران
– محقق برگزیده جشنواره بینالمللی خوارزمی و پژوهشگر برجسته دانشگاه تهران
– برنده جایزه ویژه سازمان بهداشت جهانی (WHO)
– اولین پژوهشگر حوزه روانشناسی در خاورمیانه و آسیا که موفق به دریافت جایزه بینالمللی سازمان بهداشت جهانی می گردد.
– دارای کرسی نوآوری موفق (بااحراز امتیاز ۹۵ از ۱۰۰) در حوزه تعلیم و تربیت «تحول در نظام آموزش متوسطه ایران». به عنوان اساسیترین زمینه نیل به اقتدار علمی و مرجعیت پژوهشی با ترسیم رسالتهای ویژه دانشگاههای مختلف کشور به مثابه منابع اصلی تولید علم.
– مؤلف ۵۵ جلد کتاب و بیش از ۴۰۰ مقاله علمی و پژوهشی در حوزه روانشناسی و تعلیم و تربیت.
- مؤسس و اولین رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی ایران،
- قائم مقام وزیر آموزش و پرورش،
- رئیس دانشگاه تهران،
- اولین رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور،
- رئیس دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی بیش از ۱۵ سال،
- رئیس اندیشکده خانواده مرکز الگوی اسلامی ایرانی
- تآسیس کانون دانش آموختگان و دانش پژهان کودکان استثنایی کشور، در سال ۱۳۹۳
- و استاد راهنما و مشاور صدها دانشجوی دکتری و ارشد در بیش ازسه دهه فعالیت دانشگاهی.
خانم دکتر پریرخ دادستان
دکتر پریرخ دادستان
چهره ماندگار و استاد دانشگاه تهران
دکتر پریرخ دادستان در فروردین ١٣١٢ در تهران چشم به جهان گشود و خیلی زود علاقهمندی و کنجکاوی به آموختن را از خود بروز داد. تحصیلات ابتداییاش را در دبستان خورشید تهران گذارند.
انگیزه و علاقه به درس چنان در دکتر دادستان شدت داشت که حتی تابستانها به دانشآموزان ضعیف یا تجدیدی درس میآموخت و اولیای مدرسه از اینکه میدیدند چنین شاگردانی سرانجام با نمره بالایی قبول میشوند متعجب میشدند؛ تصور میکردند که استاد ورزیدهای آنان را تعلیم داده است، اما این استاد تنها دادستان کوچک بود.
سرانجام وی دو دیپلم علمی و ادبی را به ترتیب از دبیرستانهای «ناموس» و «شاهدخت» دریافت کرد. در سال ١٣٢٩ برای دومین بار در کشور آزمون اعزام به خارج برگزار شد. نخستین بار آن در زمان «رضاشاه» بود و او به عنوان تنها زن در آن پذیرفته و یک سال بعد عازم ژنو پایتخت سوئیس شد. این در حالی بود که فقط ١٦ سال داشت. در این زمان اوج فعالیت های پروفسور ژان پیاژه بود و دادستان پایاننامه دکتریاش را تحت نظر وی گذراند. دکتر دادستان در دانشگاه ژنو علاوه بر تحصیل در رشته روانشناسی تحولی، به دلیل علاقه شخصیاش کار بالینی را هم دنبال کرد و در همین زمینه مدارکی چون دیپلم تخصصی بالینی کودک و دیپلم روانشناسی تجربی را بهدست آورد. اما بهرغم اصرار شدید پیاژه مبنی بر اینکه ما شما را برای آن جامعه تربیت نکردیم و نباید به ایران برگردید، در سال ١٣٣٩ به کشور بازگشت.
همزمان با ورود دکتر دادستان به ایران، نخستین مرکز هدایت حرفهای و هدایت تحصیلی بنیان گذاشته شد که مسئولیت آن را وی بر عهده گرفت. وی دو سال مسئولیت دفتر روانشناسی دانشگاه پلیتکنیک را با نظارت دانشگاه فرانسه و برای هدایت دانشجویان عهدهدار میشود.
دادستان با تعهد بالایی که در خود نسبت به سرنوشت مردم میهنش و علم روانشناسی میبیند، سالهاست که به تدریس، تحقیق و پژوهش در حوزه بیپایان روانشناسی مشغول بود و امروز خواه ناخواه اگر اندک اعتباری برای روانشناسی در ایران قائلاند به لطف حضور ایشان و برخی از همکارانش است. در حقیقت نباید منکر شد روانشناسی بیاندازه مدیون او و خدمات ارزشمندش است، هر چند بهشدت از وضعیت این علم ابراز نگرانی و ناخرسندی می کرد، همچنان با امیدواری میکوشید کاستی های روانشناسی را بهبود بخشد.
او هیچ گاه در پی جاه و مقام نبوده است. به گفته او: "نه ترغیب ها و تشویق ها انگیزه راهم بودند و نه بی مهری ها مرا از تداوم راهم باز داشتند. همواره از عشقی که در دلم فروزان است نیرو گرفته ام، عشق به معلمی و فرزندان این آب و خاک. رسالت ما معلمان تضمین تداوم راهی است که هدفی جز خدمت به انسان ها در چارچوب توانایی هایمان ندارد. به خوبی می دانم که هر کس برحسب قوانین طبیعت راه خود را در جهان به پایان خواهد رساند، اما حرکت انسانی باید تداوم یابد. رسالتی که من برای خود قائلم رسالتی علمی و انسانی است. ملقمه ای از عشق مادرانه و هنر معلمی و باور به آموزش اندیشیدن به جای اندیشه ها، کوششی است که در سراسر زندگی داشته ام."
دکتر دادستان برای خود رسالت معلمی را قائل بوده و سمت و سوی ذهنی اش پرورش دانشجویانی است که در خدمت مردم باشند. قلمرو کاری دکتر دادستان به دو بخش تقسیم میشود: بخش اول، روانشناسی تحولی است که چون ژان پیاژه، رئیس دانشگاه ژنو و از مشهورترین روانشناسان جهان، خیلی تحولینگر بود، در وجود دکتر دادستان نیز عنصری ذاتی پدید آمد تا هیچ چیز را غیرتحولی نبیند. همچنین مبانی شناختشناسی پیاژه، فلسفه پیاژه و کاربردهای نظام پیاژه در آموزش و پرورش در همین قلمرو از کار دادستان میگنجد و قلمرو دیگرش، به کار روی روانشناسی مرضی و بالینی برمیگردد که هم اکنون نیز عمده آموزش های وی روی همین دو مبحث است و جز آن تدریس دروسی را که به آنها علاقهای نداشته باشد، نمیپذیرد. در همین رابطه او سه جلد کتاب تألیف کرده است که یکی از آنها برنده جایزه کتاب سال شد و دو جلد دیگر جوایزی از وزارت فرهنگ و ارشاد و دانشگاه آزاد اسلامی به دست آورد. البته نمیتوان به سادگی تمام جوایز دکتر دادستان را به دلیل تعهد فراوان فهرست کرد، زیرا به زعم خویش، هیچکس تا این زمان به اندازه او به سبب تألیف کتاب ها و خدمات علمیاش جایزه کسب نکرده است. برای نمونه، سازمان مطالعه و تدوین کتب علومانسانی او را به عنوان یکی از بهترین مؤلفان سازمان و بهعنوان یکی از فعالترین مدیران گروه، مورد تقدیر و ستایش قرار داد. همچنین تقریباً تمامی طرح های تحقیقاتیاش موفق به دریافت جایزه شدهاند.
پریرخ دادستان تا سال ۱۳۸۹، یعنی تا سن ۷۷ سالگی در مقام استادی دانشگاه تدریس می کرد تا اینکه در روز ۲۲ آبان ۱۳۸۹ به دلیل بیماری سرطان چشم از جهان فرو بست.
آثار علمی – پژوهشی (CV)
سوابق تحصیلی
1 – کارشناسی روان شناسی کاربردی دانشگاه ژنو (سوئیس) 1953/ 1332
2 – کارشناسی روان شناسی بالینی دانشگاه ژنو (سوئیس) 1954/ 1333
3 – کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه ژنو (سوئیس) 1956/ 1335
4 – دکتری روان شناسی ژنتیک دانشگاه ژنو (سوئیس) 1960/ 1339
افتخارات
از افتخاراتی که دکتر دادستان کسب کرده اند می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1383 منتخب اولین دوره معرفی پژوهشگران قابل تقدیر دانشگاه تهران
1383 لوح تقدیر سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی «سمت» به عنوان مدیر گروه پژوهشی روانشناسی
1383 لوح تقدیر ریاست تشخیص مصلحت نظام به عنوان مدیر گروه پژوهشی روانشناسی «سمت»
1383 لوح تقدیر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان مدیر گروه پژوهشی روانشناسی «سمت»
1381 برگزیده دومین مراسم بزرگداشت چهرههای ماندگار
1380 جایزه بخش تحقیقات بنیادی علوم انسانی پانزدهمین جشنواره بینالمللی خوارزمی
1380 پژوهشگر برگزیده جامعه اسلامی پژوهشگران
1380 کتاب برگزیده دانشگاه تهران: اختلالهای زبان، روشهای تشخیص و بازپروری. تهران: انتشارات سمت.
1379 لوح تقدیر همایش علل و عوامل تقدم مسایل جمعی بر منافع فردی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
1379 کتاب تشویقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: اختلالهای زبان، روشهای تشخیص و بـازپروری. تهـران: انتشارات سمت.
1379 طرح برگزیده وزارت آموزش و پرورش: بررسی تواناییهای کودکان غیر فارسی زبان در زبان فارسی در بدو ورود به نظام آموزشی، با همکاری زهره مجدآبادی فراهانی.
1378 کتاب تشویقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: روانشناسی مرضی تحولی، از کودکی تا بزرگسالی (جلد دوم)، تهران: انتشارات سمت.
1377 طرح برگزیده وزارت آموزش و پرورش: روشهای تشویق و تنبیه در مدارس راهنمایی از دیدگاه معلمان و دانشآموزان، با همکاری زهرا دانشپژوه.
1376 کتاب برگزیده دانشگاه آزاد اسلامی: روانشناسی مرضی تحولی، از کودکی تا بزرگسالی (جلـد اول)، تهران: انتشارات سمت
1375 طرح برگزیده وزارت آموزش و پرورش: میزان اضطراب دانشآموزان در جلسات امتحان و راههای کاهش آن، با همکاری زهرا دانشپژوه.
1371 کتاب سـال وزارت فـرهنگ و ارشـاد اسلامی: روانشناسی مرضی تحـولی، از کودکی تا نـوجوانی، تهـران: انتشارات ژرف.
دکتر پریرخ دادستان - مجله مدت دانشگاه تهران
نکوداشت دکتر دادستان - انتشارات سمت
آقای دکتر علیمحمد کاردان
آقای دکتر علیمحمد کاردان
چهره ماندگار و استـاد ممتاز دانشگاه تهران
نکوداشت دکتر علیمحمد کاردان توسط انتشارات سمت
آقای دکتر محمود منصور
دکتر محمود منصور
چهره ماندگار و استاد دانشگاه تهران
دکتر «محمود منصور» در سال 1309 شمسی در اراک به دنیا آمد و بعد از گذراندن تحصیلات ابتدایی و متوسطه و اخذ درجه لیسانس در رشته روانشناسی و فوق لیسانس در رشته روانشناسی بالینی برای ادامه تحصیل عازم سوئیس و از دانشگاه ژنو در رشته روانشناسی ژنتیک و بالینی موفق به دریافت درجه دکترا شد. او رساله خود را زیر نظر ژان پیاژه نوشته است. موضوع پایان نامه منصور، روانشناسی تحولی و بالینی بود. او روش بالینی را برای تحول جنبههای هوش و ادراک به کار میبرد.
محمود منصور تحصیلات عالی خود را زیر نظر بزرگترین روانشناسان بالینی اروپا که همه استادان بنام در زمان خود بودند، به پایان رسانید. همانند ژان پیاژه (استاد راهنما)، پروفسور آندرهری و پروفسور لوزلی اوستری. دکتر منصور ابتدا در کلینیک کانون هدایت کودک و مرکز مشاوره روانی، در حدود 8-7 سال به فعالیت تشخیص و درمان روانی مشغول بود و به موازات آن از سال 1344 وارد دانشگاه تهران شد. وی تا سال 1369 در سمتهای استادیاری و دانشیاری و مدیریت گروه مبانی روانی مشغول به خدمت بود و اکنون استاد دانشگاه تهران است.
تدریس در دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران از جمله فعالیتهای آموزشی دکتر محمود منصور است.
کتابهای «روانشناسی ژنتیک: تحول روانی از تولد تا پیری» و «ساخت، پدیدآیی، تحول شخصیت» محمود منصور به ترتیب در دورههای هشتم و هجدهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برگزیده شدند. اولین کتابی که محمود منصور دست به ترجمه آن زد «پیشرفت مدارس در پرتو روشهای آموزش و پرورش» است که در سال 1335 منتشر و برنده جایزه شد، لیکن فعالیت اصلی و مستمر وی از سال 1340 شروع شد. به دنبال آن اولین کتاب تألیفی او که «احساس کهتری» نام دارد در سال 1343 منتشر شد. آرا و گرایشهای خاص او به روانشناسی تحولی و بالینی است و درسهای او نیز همیشه روی زمینههای یاد شده است. برنده سه دوره جایزه بهترین کتاب سال همکاری با وزارت آموزش و پرورش تحت عنوان مشاوره مسائل فنی در قلمرو روانشناسی
فعالیت در انجمن ملی حمایت کودکان
روانشناس کانون هدایت کودک
رئیس و روانشناس «مرکز مشاهدات روانی»
رئیس کلینیک هدایت کودک
رئیس مؤسسه تحقیقات دانشسرای عالی
نماینده دانشکده روانشناسی در هیأت ممیزه دانشگاه تهران
نماینده دانشکده در شورای انتشارات دانشگاه
منتخب به عنوان «چهره ماندگار» در همایش چهره های ماندگار
سردبیر، صاحب امتیاز و مدیر مسؤول مجله "علوم روانشناختی"
سردبیر «مجله روانشناسی» سالهای ۷۴-۷۳
تألیف و ترجمه بیش از ۱۵ جلد کتاب علمی-پژوهشی از جمله:
روانشناسی ژنتیک : تحول روانی از تولد تا پیری،
روانشناسی بالینی،
بزهکاری کودکان و نوجوانان
ساخت، پدیدآیی و تحول شخصیت و ...
محمود منصور، از اساتید برجسته علم روانشناسی کشور، خود با حساسیتی فوق العاده سال هاست که در ترویج و تدریس و اشاعه این علم تلاش می کند و به رغم تمام زحماتی که برای شناسایی روانشناسی و به کارگیری مناسب آن درزندگی و فرهنگ جامعه متحمل شده، چندان از نتایج حاصله راضی نیست و گله مند است که ارزش این علم و روانشناسانی که در این راستا فعال بوده اند، دانسته نشده است.
دکتر منصور در میانه هفتمین دهه از عمر خویش همچنان با جدیت و علاقه سالهای جوانی به عنوان استاد در دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران مشغول تحقیق و تدریس است. وی سالها پیش، تحصیلات ابتدایی خود را در اراک به پایان رساند و پس از آن تحصیلات متوسطه را در مدرسه "دارالفنون" تهران تمام کرد. او سابقه هیچگونه تحصیلات دانشگاهی در ایران را نداشته و تمام آموخته هایش را در سطوح مختلف، در سوئیس [ژنو] به پایان برده است. اخذ گواهینامه های علمی گوناگون از جمله گواهینامه های اختصاصی بالینی و راهنمایی حرفه ای، مدارک کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا از جمله دستاوردهای علمی - تحصیلی دکتر منصور هستند.
پایان تحصیلات ایشان، مصادف است با پایان نامه ای که وی همراه با استاد مشهور پروفسور «پیاژه» در قلمرو رابطه بین هوش و ادراک تهیه می کند. خود در این باره می گوید: «من برای تحقیق پایان نامه ام به گذشت و گذار در محافل علمی دنیا مانند هلند، بلژیک و ... پرداختم و به اغلب کشورهایی که احساس می کردم آنجا روانشناسان معتبر و برجسته ای حضور دارند و می توانند به نوعی یاری رسان من باشند،سرکشیدم.» در دهه ۱۹۶۰ میلادی (دهه ۱۳۴۰ شمسی) زمانی که دانشگاه تهران در حال تغییر و تحول است، دکتر منصور به ایران بازمی گردد تا نتایج تحصیلات و تحقیقاتش در خارج ازکشور را در داخل کشور به منصه ظهور برساند. آن هنگام قرار براین بوده که نظام استادی - دانشیاری را به نظام استادی - دانشیاری - استادیاری مبدل کنند و دانشگاه روزهای خود را در انتظار این تغییر مقررات و برنامه ها سر می کرده است. از این رو هر بار که دکتر منصور و اساتید مشابه به دانشگاه مراجعه می کردند با این پاسخ مواجه می شدندکه «ان شاءالله از پاییز فرصتی فراهم خواهد شد که ما با اعلام و آگهی، هیأت علمی خود را تشکیل دهیم!» ولی تا سروسامان یافتن این اوضاع آشفته، دکتر منصور کماکان به فعالیت های علمی خود ادامه می دهد: «تا تنظیم برنامه های دانشگاه تهران من به عنوان مشاور مسائل فنی در حیطه علوم روانشناسی با وزارت آموزش وپرورش همکاری می کردم؛ همچنین با دانشگاههایی که به نوعی تابع آن وزارتخانه بودند، مثل دانشگاه های پلی تکنیک و هنرسرای عالی. من کارم را با پلی تکنیک آغاز کردم و با هنرسرای عالی ادامه دادم. اولین دروس را در برنامه کاری ام، برای افرادی که در آینده مهندس می شدند، به روانشناسی صنعتی وحرفه ای اختصاص دادم. البته به موازات آن درسها و همینطور گزینش های فنی برای دانشکده پلی تکنیک (همانند امتحان ورودی روانشناختی که بر عهده من بود) در سازمانی به نام «انجمن ملی حمایت کودکان» به فعالیت های کلینیکی می پرداختم.
چندی بعد دکتر محمود منصور در کانون تازه تأسیس هدایت کودک کارش را در سمت روانشناس پی می گیرد. یک سال پس از خدمت درکانون نامبرده، مرکزی با نام«مرکز مشاهدات روانی» شکل می گیرد که دکتر نیز خود در رأس مؤسسان آن قرار دارد. وی ضمن آنکه ریاست آن مرکز را عهده دار بوده است، به عنوان روانشناس هم به فعالیت مشغول می شود. او علت اصلی راه اندازی این مؤسسه را ضرورت وجود یک (observation center)یا مشاهدات مستقیم ذکر می کند: «چون ما تست نداشتیم و باید بچه ها را از طریق مشاهده مستقیم بررسی می کردیم و نوع بیماری آنها را تشخیص می دادیم، مرکز مشاهدات روانی را تأسیس کردیم که بنده شخصاً چندسال این مرکز را اداره کردم و به پیش بردم و بالاخره این مرکز تبدیل شد به کلینیک هدایت کودک. اما بعد از آن ما وارد دوره ای شدیم که درواقع کارها و برنامه ها باید با نظارت و از لحاظ دانشگاه تنظیم می شد.
در سال ،۱۳۴۴ دکتر منصور وارد دانشگاه تهران می شود تا در کرسی استادی آموزش دروس روانشناسی را آغاز کند.
نخستین درس هایی که او به تعلیم آنها می پردازد، روانشناسی تحولی و ژنتیک است و به دنبال این دو درس، روانشناسی بالینی تشخیصی را نیز در برنامه های خود می گنجاند. او در دوره فوق لیسانس به تدریس روانشناسی بالینی در سطح تشخیص می پردازد که از دیپلم های تخصصی محسوب می شد. در دانشگاه تهران، آن زمان پیش از دوره لیسانس، دوره فوق لیسانس روانشناسی تأسیس کرده بودند. دکتر منصور «راهنمایی حرفه ای» را نیز در همین دوره آموزش می داد اما در سطوح لیسانس، تدریس روانشناسی تحولی یا ژنتیک را شروع می کند. «زمانی که من آموزش روانشناسی ژنتیک را آغاز کردم، چون اصلاً در برنامه های درسی و کاری دانشگاه پیش بینی نشده بود و حتی نمی دانستند این علم چیست، در برنامه، «روانشناسی حیوانی»! گنجاندند، که بسیاری از دانشجویان، تحت عنوان روانشناسی حیوانی با من درس می گرفتند ولی در کلاس من، روانشناسی ژنتیک می خواندند! این در دوره ای بود که دانشگاه حتی المقدور از سپردن دروس به من امتناع می کرد اما پس از گذشت مدت زمانی، عمده دروس رشته روانشناسی به من محول شد.
دکتر منصور درطول خدمتگزاری علمی اش، تاکنون پست های اجرایی متفاوتی را تجربه کرده است. از آن جمله می توان اینها را نام برد: رئیس کلینیک هدایت کودک، با حکم وزیر علوم چهارسال رئیس مؤسسه تحقیقات دانشسرای عالی، استادیار، دانشیار و استاد دانشگاه تهران، چندین دوره نماینده دانشکده در شورای دانشگاه تهران، نماینده دانشکده در هیأت ممیزه دانشگاه تهران، چند دوره مدیر گروه مبانی روانی و...
مجله روانشناسی را که تنها مجله روانشناسی واقعی در ایران می داند، با شدت و حدت فراوان سردبیری منتشر می کند: «در آن ایام چون سردبیری، عنوان رسمی در وزارت ارشاد تلقی نمی شد (و نمی شود) و از این حیث مجله به من تعلق نداشت، از شماره شش به بعد را دکتر «اژه ای» که صاحب امتیاز و مدیر مسؤول مجله بودند، سردبیری کردند. همین امر مرا به فکر راه اندازی مجله ای مستقل واداشت که متأسفانه به رغم دوندگی های بسیار، سه سال طول کشید تا امتیاز این مجله به من واگذارشود. در سال ۱۳۷۹ وقتی امتیاز تأسیس مجله را گرفتم، شروع به انتشار مجله ای کردیم به نام «مجله علوم روانشناختی» که خوشبختانه انتشار آن ادامه دارد و هم اکنون چهاردهمین شماره از آن را منتشرکرده ایم.»
درخصوص کتابهایی که منصور تاکنون به نگارش درآورده و چند اثر در دست انتشارش، باید گفت تا امروز بیش از پانزده جلد کتاب مؤثر و پراهمیت در شاخه روانشناسی تألیف و ترجمه کرده که سه عنوان از آنها نیز برنده جایزه بهترین کتاب سال بوده اند. در زمینه کتب در دست تألیف، وی مشغول نگارش و آماده سازی آثاری درمورد روانشناسی بالینی، بهداشت روانی و لغتنامه است که تا پیش ازانتشار آنها، تمایلی به سخن گفتن از آثارش نشان نمی دهد.
اما در اشاره به کتابهای موجود و منتشره به قلم دکتر منصور، می توان از آثار ماندگاری چون:
روانشناسی ژنتیک (برنده جایزه کتاب سال)،
تألیف و ترجمه شخصیت (برنده جایزه)،
بیماری های روانی (با همکاری خانم دکتر دادستان)،
روانشناسی بالینی، راهنمای حرفه ای، لغتنامه روانشناسی (با همراهی گروهی ازهمکاران)،
بزهکاری کودکان و نوجوانان و بیماری های روانی (ترجمه) نام برد.
کتاب روانشناسی ژنتیک توسط انتشارات «سمت» منتشر و عرضه شده و کتاب شخصیت با همکاری همین انتشارات و دانشگاه تهران شکل گرفته است.
همچنین او پیش ازانتشار کتب روانشناختی، دو کتاب را برای پیشبرد آموزش و پرورش کشور به فارسی برگردانده است. یکی از آنها کتاب «پیشرفت مدارس» است و کتاب دیگر «مسأله هدایت شاگردان مدارس» نام دارد.
دکتر منصور از زمره روانشناسانی است که با روحیه ای خستگی ناپذیر به اجرای طرح ها و پژوهش های گوناگون در علم تخصص خود پرداخته است.
در قلمرو پژوهش و تحقیق، او اظهارمی دارد: «ازهمان ابتدا سعی ما بر ورود به قلمرو پژوهش بود. من یک طرح بزرگ پژوهشی و فرافکنی را از دانشگاه گرفتم وبا جمعی از همکاران، شروع به کار روی آن کردیم. اما با نهایت تأسف، درست درمراحل پایانی و نزدیک به اتمام طرح، به شکل کاملاً عجیبی اتاق پژوهش را غصب کردند و حتی میز و صندلی ها را بیرون ریختند و دفتر پژوهش را به کل تعطیل کردند. دراین راه، مسؤولان دانشگاه نیز کمترین کوششی برای جلوگیری از این برخورد نکردند. البته طرح های کوچکتری هم بودند مثل طرح «اضطراب» که نتایج آن را به کنگره استکهلم ارائه دادم یا طرح «بررسی وضعیت روانشناسی در ایران» که در مونترال [کانادا] معرفی شد. با این وجود، همیشه جلوی طرح های بزرگ گرفته شده است.
امروز در کشور کمتر دانشگاه یا مؤسسه ای است که درحوزه روانشناسی فعال باشد و یک یا چندتن از همکاران یا شاگردان سابق دکتر منصور در آن حضور نداشته باشند.
دکتر منصور عضو چندین انجمن علمی جهانی نیز هست که از آن میان باید به عضویت او در اتحادیه بین المللی بهداشت روانی اشاره کرد. نام محمود منصور بی شک یادآور یک روانشناس متعهد و مسؤول نسبت به حرفه روانشناسی و جامعه روانشناسان کشور است. مردی که در پهنه وسیع دانش روانشناسی بیش از هر چیز به پرورش انسان با آموزه های روانشناختی و گسترش علم روانشناسی در جامعه پرداخته است.
چهره های ماندگار دانشکده